مدیریت در رسانه ها قسمت«۳»منیب
وظایف و مسوولیت های مدیریت
نو آوری یا خلاقیت
اگر با تأمل در مجموعه دستاورد های فرهنگی بشر و اشیا و وسایلی که لوازم زندگی ما را به عنوان « بشر قرن بیستم یکم» تشکیل داده اند ، نظری بیافگنیم ؛ به آسانی در می یابیم که حتا ساده ترین لوازم موجود در این مجموعه نیز محصول خلاقیت و نوآوری اندیشمندانی بوده است که در طول تاریخ با پردازش اندیشه ها و نظریه ها و ابتکارات به شکل امروزین خود در آمده است و در آغاز با ابتدایی ترین شکل خود در ذهن یک انسان خلاق بوجود آمده ، سپس در مسیر گذشت زمان و پیشرفت دانش تکامل یافته است .
بدیهی است که قدرت خلاقیت بشر زمینه خاصی نداشته ، بلکه به گواهی تاریخ در عرصه کلیه فعالیت های خویش در طی قرون به نوآوری ، ابداع ، عرضه و تکمیل آنچه بیشتر نبوده دست یازیده است .
دانشمندان خلاقیت را به صورتهای گوناگون و متعددی تعریف کرده اند که هر کدام به نوعی بیانگر بعدی از فرایند مهم خلاقیت است . در مجموع می توان گفت : «خلاقیت عبارت است از بکار گیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید . »([1] )
تداوم حیات سازمان به بازسازی آن بستگی دارد . بازسازی سازمانها از طریق هماهنگ کردن اهداف با وضعیت روز و اصلاح و بهبود روشهای حصول این اهداف انجام می شود . بدون بازسازی سازمان نمی تواند دوام زیادی بیاورد .
در طی زمان ، سازمانهای غیر خلاق از صحنه محو می شوند و اگر چه چنین سازمانی ممکن است در عملیاتی که در یک مقطع از عمرخود درگیر آن است ، مؤفق باشد و لی سر انجام مجبور به تعطیل یا تغیر سیستم می گردد .
خلاقیت با برنامه ریزی ارتباط نا گسستنی دارد ؛ زیرا هر برنامه ریزی بسیار مؤفق به صدها فکر و ایده کاربردی نیاز دارد . خلاقیت با ساختن و یافتن فکرهای جدید و نوآوری در کاربرد فکرها سرو کار دارد. تنها خلاقیت کافی نیست بلکه فکر باید به عمل نیز در آید .
هر انسان مدیر یا غیر مدیر از استعداد خلاقیت برخوردار است ؛ بنابر این نباید خلاقیت فقط در انحصار مدیران خاصی باشد ؛ زیرا آنچه محکم تر از وجود استعداد خلاقیت است ، جلوگیری از عوامل بازدارنده ای ظهور آن است که در صورت آزاد سازی ذهن ، از پیش فرصتها و الگوه های زنجیره ای ذهنی ، در مدت کوتاهی توان خلاقیت و به کارگیری فکرهای نو در عمل را می توان به دو برابر افزایش داد .
موانع خلاقیت:
در راه ظهور خلاقیت ، موانعی وجود دارد که در اینجا تنها به موانع اصلی به اختصار اشاره می کنیم :
1. عدم اعتماد به نفس
2. ترس از انتقاد و شکست
3. تمایل به همرنگی و همگونی
4. عدم تمرکز ذهنی
« آزاد ساختن توان خلاقیت ، بکار گیری فکرهای نو ، مشاوره و هدایت و تعامل گروهی »( [2]) می تواند در حل مشکل و موانع بر سر راه خلاقیت معاونت بسیار مؤثر و نیک بجا بگذارد .
فرد خلاق هرچیزی را از دیدگاه های گوناگون بررسی می کند . معمولا ویژگیهای ذیل را در فرد خلاق می توان یافت :
a. «مسایل و وضعیت هایی را می بینید که قبلا مورد توجه قرار نگرفته است و فکرهای بکری ارایه می دهد .
b. ایده ها و تجربیات حاصل از منابع گوناگون را به هم ربط می دهد و آنها را بر مبنای مزیت شان بررسی می کند .
c. معمولا چندین بدیل برای هر موضوع معین دارد ، به عبارتی سلاست فکر دارد .
d. نسبت به پیش فرضهای قبلی تردید می کند و محدود به رسم و عادت نمی شود ( استقلال فکری دارد ) .
e. فی البداهه از نیروی احساسی ، ذهنی و بینشی مدد می گیرد و استفاده می کند .
f. در فکر و عمل از انعطاف بالایی برخوردار است .» ([3] )
انواع اندیشیدن :
بیشتر ایده های جدید ، با اندیشیدن بدست می آید . انواع عمده شیوه تفکر عبارتند از :
· خلاق – اندیشیدنی است که در ذهن بطور عمیق با مسأله درگیر می شود ، به تجسم واضح کردن آن می پردازد .
· سببی یا علی – این نوع تفکر ، بر شکل دادن حوادث و دستاوردهای آتی بجای واگذارکردن مسایل به حوادث آینده تاکید دار
· استقرایی یا جستجو کردن – دراین شیوه ، فرد استدلال های خود را ، بر اساس اجزای گوناگونی برای رسیدن بر یک نتیجه یا اصل کلی قرارمی دهد . از جز به کل یا از فرد به همه ، استدلال می کند .
· قیاسی – این شیوه درست عکس تفکر استقرایی است . از نتیجه گیری های کلی به فکری خاص می رسد ، یعنی حرکت ذهن از کل به جز است .
· قضاوتی ( حل مسأله ) – «در این شیوه ، همان طوریکه از عنوانش بر می آید ؛ فرد به کسب واقعیات در باره هر وضعیت توجه دارد ، تا مسأله را معین کند و واقعیات را بطور منطقی تجزیه و تحلیل و ارزیابی کرده ، رابطه معنی داری میان آنها بر قرار کند و سر انجام در باره مسأله تصمیم بگیرد .» ([4] )
فرایند خلاقیت :
یکی از بنیادی ترین پرسشهای مطرح در تحلیل فعالیتهای بشری این است که : انسانها چگونه خلاقیت را از بروز می دهند ؟ یا انسان خلاق تاظهور خلاقیت در زمینه خاص چه مراحلی را طی می کند ؟
تا اکنون شناخت جامعی برای فرایند خلاقیت اندیشمندان قایل نشده اند اما با آن هم مراحل آتی توجه اکثر صاحب نظران را به خود اختصاص داده است :
1. «کسب دیدگاه و نگرش موافق نسبت به فکر ( ایده ) های نوین : برای اینکه استعداد خلاقیت بالقوه فرد ، کاملا از حالت نهفتگی خارج شده و آشکار گردد ، لازم است که انسان نسبت بر آزادی فکر ، علی رغم واکنشهای غیر مطلوب اولیه ای که فرد ممکن است دریافت کند نگرشی مثبت داشته باشد .
2. حساسیت نشان دادن نسبت به مسأله : توانایی شناخت و داشتن آگاهی بوجود مسأله و موانعی که فرد را از طراحی برنامه بهتر بازمی دارد ، بارزترین نشانه های مسلم حساسیت یک فرد خلاق نسبت به مسأله است .
3. آمادگی یافتن برای خلاقیت از طریق کسب مواد خام لازم : فکرها از خزاینی سرچشمه می گیرند که بطور عمده شامل دانش فرد ، اندیشه های دیگران و تجربیات گذشته اند و این منابع از طریق مطالعه ، مشاهدات شخصی ، گفتگو با اشخاص آگاه ، رسانه های گروهی و مسافرت فراهم می شوند .
4. بکار گیری سلامت فکر : سلامت فکر به معنی توان گرد آوری فکرهای متنوع زیادی در مورد مسأله است.
5. فعالیت ضمیر ناخود آگاه بر روی مسأله :هنگامیکه پس از کاردشوار و مداوم بروی یک طرح در آدمی حالت عجز پدیدار می شود ، بهترین کار پرهیز از وارد ساختن فشار بر ذهن برای فعالیت بیشتر است ؛ یعنی ذهن خود آگاه خویش را از مسأله فارغ و آنرا آسوده گذاریم .
6. درخشش ناگهانی یک فکر : اکثر دستارودهای نوین افراد خلاق ، حاصل زایش و جرقه زدن یک فکر جدید در ذهن آنها در یک حالت غیر قابل انتظار بوده است .» ([5] )
چند پیشنهاد عملی برای کسب سلامت فکر:
1. «یاد داشت برداری
2. انتخاب زمان و مکان
3. بکارگیری حس کنجکاوی و توان پرسیدن
4. استفاده از روابط میان افراد
5. تغیر شکل وضع موجود ؛ یعنی ترتیب مجدد ، جایگزینی ، افزودن و کاستن و تغیر جهت دادن
6. فهرست ویژگی ها
7. تحلیل شبکه
8. روش راه حل جویی قیاس مستقیم
9. روش راه حل جویی قیا س غیر مستقیم
10. روش راه حل جویی قیاس رقابتی مستقیم
11. خود را جای دیگران قرار دادن
12. استفاده از رویدادهای پیش بینی نشده
13. برداشت از گزارشها و نامه ها
14. فن داده یا باز داده یعنی روش بررسی وتحلیل نتایج واستفاده ازمنابع موجود.»([6] )
ترغیب خلاقیت :
برخی را عقیده بر این است که هر کسیکه مراحل فرایند خلاقیت را طی کند می تواند فرد خلاقی باشد ، ولی تجارب اجتماعی نشان می دهد که بعضی از افراد در سازمانها خلاق تر از دیگران هستند . چرا ؟ یکی از این دلایل تشویق و ترغیب سازمانها است :
· «فضای خلاق – یعنی مدیریت باید همیشه آماده شنیدن ایده های جدید از هر کس در سازمان باشد .
· دادن وقت برای خلاقیت
· برقراری سیستم پیشنهادها
ایجاد واحد مخصوص خلاقیت .» ([7] )
1- اصول مدیریت . 1385 ، دکتر علی رضاییان ، تهران : سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی و دانشگاهی ، چاپ هجده هم ، ص 33
1- همان اثر ، ص 35
2- اصول مدیریت. 1385 ، دکتر علی رضاییان ، تهران : سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی و دانشگاهی ، چاپ هجده هم ، ص 36
1- همان اثر ، ص 38
1- اصول مدیریت . 1385 ، دکتر علی رضاییان ، تهران : سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی و دانشگاهی ، چاپ هجده هم ، ص 42
2- همان اثر، ص 53
3- اثر قبلی ، ص 55